Perdic | پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (805 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	white flag U	پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	checkered flag U	پرچم شطرنجی سفید و سیاه پایان مسابقه اتومبیلرانی
	diver's flag U	پرچم قرمز با نوار سفید روی قایق برای هشدار به قایقرانان تا از منطقه غواصی دور شوند
	protest flag U	پرچم قرمز کوچک بعلامت اعتراض راننده قایق
	hoick U	فریاد تازی دار بعلامت اعلام کشف مسیر شکار
	come through U	باقی ماندن
	hold over U	باقی ماندن
	hold up <idiom> U	خوب باقی ماندن
	hold up <idiom> U	باجرات باقی ماندن
	bide U	درجایی باقی ماندن
	to stay behind U	باقی ماندن جاماندن
	storm warning U	پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
	lie by U	غیر فعال باقی ماندن
	pocket split U	باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
	white f. U	پرچم سفید
	flagtruce U	پرچم سفید
	f. of truce U	پرچم سفید
	white flag U	پرچم سفید
	caution flag U	پرچم اعلام خطر
	cooler U	پتوی سبک اسب برای بعد ازمسابقه
	achalasia U	عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
	A white flag is a sign ( token ) of surrender. U	پرچم سفید علامت تسلیم است
	pennants U	پرچم اعلام وقت ناهار روی کشتی
	pennant U	پرچم اعلام وقت ناهار روی کشتی
	die U	ماندن در پایگاه در پایان بازی بیس بال دو سرعت جنگ تا پیروزی
	medley relay U	مسابقه شنای امدادی مختلط 4 در001 متر دو امدادی بامسافتهای مختلف
	holding U	در رهگیری هوایی اعلام اینکه من در وضعیت فرمان داده شده باقی هستم دستور جدیدبدهید
	signal light U	چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
	modulo arithmetic U	شاخهای از ریاضی که از باقی ماندن عدد وقتی بر عدد دیگر تقسیم میشود استفاده میکند
	permanent U	آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
	warm up U	اجازه داده به یک ماشین برای بیکار ماندن برای مدتی پس از روشن شدن تا به وضعیت عملیات مط لوب برسد
	busier U	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
	busied U	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
	busies U	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
	busiest U	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
	busy U	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
	busying U	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
	sprint medley U	دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
	washouts U	باقی گذاشتن میلههای 1 و 2و01 برای راست دست و 1 و3 و 7 برای چپ دست
	washout U	باقی گذاشتن میلههای 1 و 2و01 برای راست دست و 1 و3 و 7 برای چپ دست
	nothing remains to be told U	چیزی برای گفتن باقی نمیماند
	reenforceŠetc U	نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
	permanently U	انجام دادن به طریقی که برای همیشه باقی بماند
	salvo U	شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد
	salvoes U	شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد
	watermarks U	علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
	watermark U	علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
	lay over <idiom> U	به مکانی درراه رسیدن برای مدتی ماندن
	Whistle past the graveyard <idiom> U	تلاش برای بشاش ماندن در اوضاع وخیم
	christmass tree U	ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
	request for quotation U	تقاضا برای اعلام قیمت
	waff U	اهتزاز پرچم یا هر چیزدیگری برای علامت دادن
	BPP U	یک بیت برای سیاه یا سفید
	mission ready U	اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
	safety U	بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
	demand U	پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
	demands U	پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
	demanded U	پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
	bingo U	علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
	rugby point U	امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
	Do you have nothing to declare? U	آیا چیزی برای اعلام به گمرک دارید؟
	flags U	یک بیت در یک کلمه که برای پرچم یک عمل مشخص به کار می رود
	flag U	یک بیت در یک کلمه که برای پرچم یک عمل مشخص به کار می رود
	attacks U	فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
	gun U	اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
	guns U	اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
	attacked U	فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
	attack U	فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
	early-warning U	اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
	early warning U	اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
	appeal play U	تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
	assembler U	پیام برنامه اسمبلی برای اعلام اینکه خطا در کد اصلی یافت شد
	winner's circle U	محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
	glossarist U	کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
	alerting service U	قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
	blue flag U	پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
	eol U	پایان خط پرچمی که بیان کننده پایان یک خط داده میباشد
	flags U	پرچم دار کردن پرچم زدن به
	flag U	پرچم دار کردن پرچم زدن به
	tout temps prist U	تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
	escape character U	ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
	resolving power U	اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
	morning line U	امتیاز شرطبندی پیش ازمسابقه
	tech inspection U	بازرسی اتومبیلها پیش ازمسابقه
	As a mark of respect ( esteem) . U	بعلامت احترام
	masurium U	فلزمازوریوم بعلامت a
	flag day U	هر روزی که مردم برای امور خیریه پول خیرات می کنند ودر مقابل پرچم های کوچک دریافت می دارند
	hotwalker U	متصدی گرداندن اسب بعد ازمسابقه
	How very odd. Well I never. U	چه چیزها ( بعلامت تعجب )
	color salute U	سلام پرچم احترام به پرچم
	field colors U	پرچم رزمی پرچم یکانی
	halyard U	ریسمان پرچم طناب پرچم
	terbium U	عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
	tellurium U	شبه فلز کمیابی بعلامت Te
	front de liberation national U	جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
	He nodded. U	سرش راتکان داد ( بعلامت موافقت )
	thallium U	عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
	heads up U	در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
	dock receipt U	قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
	paddocks U	منطقه اماده و زین کردن و گردش اسب پیش ازمسابقه
	paddock U	منطقه اماده و زین کردن و گردش اسب پیش ازمسابقه
	residue check U	بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
	beryllium U	فلز بریلیوم بعلامت Beبرنگ خاکستری فولادی
	He shook his head. U	سرش راتکان داد (بعلامت مخالفتی ونفی )
	terminates U	پایان دادن پایان یافتن
	terminate U	پایان دادن پایان یافتن
	terminated U	پایان دادن پایان یافتن
	nods U	تکاندادن سر بعلامت توافق سرتکان دادن باسراشاره کردن
	nodding U	تکاندادن سر بعلامت توافق سرتکان دادن باسراشاره کردن
	nod U	تکاندادن سر بعلامت توافق سرتکان دادن باسراشاره کردن
	nodded U	تکاندادن سر بعلامت توافق سرتکان دادن باسراشاره کردن
	alert U	پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
	alerts U	پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
	alerted U	پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
	lutine bell U	زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
	shave down U	کوتاه کردن موی سر پیش ازمسابقه شنا جهت کاستن مقاومت در مقابل اب
	blueprints U	نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
	blueprint U	نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
	leukon U	عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
	relay race U	دو امدادی
	auxiliaries U	امدادی
	relayed U	امدادی
	auxiliary U	امدادی
	relay U	امدادی
	relays U	امدادی
	aid station U	پست امدادی
	reinforcements U	نیروی امدادی
	baton U	چوب امدادی دو
	auxiliaries U	امدادی کمکی
	auxiliaries U	امدادی معین
	pursuit relay U	دو امدادی تعقیبی
	relay baton U	چوب امدادی
	medley relay U	شنا و دو امدادی
	auxiliary U	امدادی کمکی
	auxiliary U	امدادی معین
	batons U	چوب امدادی دو
	passed U	رد کردن چوب امدادی
	takeovers U	مبادله چوب امدادی
	swedish medley U	دو امدادی سوئدی در تالارسرپوشیده
	relay amplifier U	تقویت کننده امدادی
	takeover U	مبادله چوب امدادی
	inside pass U	مبادله چوب در امدادی
	pass U	رد کردن چوب امدادی
	passes U	رد کردن چوب امدادی
	blackest U	1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
	blacked U	1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
	blacker U	1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
	black U	1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
	blacks U	1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
	sprint pass U	مبادله نامرئی چوب امدادی
	relays U	ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
	relay U	ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
	relayed U	ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
	flag semaphore U	سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
	white with blue stripes U	سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
	platina U	پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
	weigh-in U	وزن کردن سوارکار و زین ویراق پس ازمسابقه وزن کشی
	weigh-ins U	وزن کردن سوارکار و زین ویراق پس ازمسابقه وزن کشی
	paddocks U	منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
	paddock U	منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
	weigh in U	وزن کردن سوارکار و زین ویراق پس ازمسابقه وزن کشی
	dive schedule U	جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
	fourteen points U	طرح برنامهای برای صلح که "وودرو ویلسن " رئیس جمهور امریکا در 8 ژانویه 8191 ضمن خطابهای به کنگره امریکا اعلام کرد و درواقع پیامی به کلیه ملل ودول جهان تلقی شد
	exchanging U	رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
	sprint relay U	مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
	exchanges U	رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
	exchanged U	رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
	shuttle hurdles U	مسابقه دو امدادی یا رفت وبرگشت با مانع
	shuttle play U	مسابقه دو رفت و برگشت امدادی یا با مانع
	exchange U	رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
	asynchronous computer U	نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
	outside pass U	رد کردن چوب امدادی بادست چپ به دست راست یار
	distance medley U	دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر
	negative acknowledgement U	کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
	leukocyte U	گویچه سفید خون گلبول سفید خون
	guiden U	پرچم یکان پرچم نماینده یکان
	xanthochroid U	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
	over U	باقی
	over- U	باقی
	survives U	باقی بودن
	to be on the safe side U	باقی نباشد
	impresses U	باقی گذاردن
	to be in arrear U	باقی داربودن
	conservation force U	نیروی باقی
	remainder U	باقی مانده
	remains U	باقی مانده
	store U	می باقی می ماند
	to leave behind U	باقی گذاردن
	remnant U	باقی مانده
	otherworld U	عالم باقی
	debris U	باقی مانده
	preserves U	باقی نگهداشتن
	leaving U	باقی گذاردن
	leave U	باقی گذاردن
	preserve U	باقی نگهداشتن
	survive U	باقی بودن
	survived U	باقی بودن
	organzine U	ابریشم باقی
	preserving U	باقی نگهداشتن
	dregs U	باقی مانده
	reopen U	باقی بودن